نحوه مصرف مالیات دریافتی از پزشکان را بطور شفاف توضیح دهید!
پزشکان می خواهند بدانند و حق دارند بدانند که بخش مهمی از مالیاتی که بالاجبار از آن ها اخذ می شود به چه مصرفی و توسط چه کسانی استفاده خواهد شد؟
یادداشتی از دکتر بابک زمانی با عنوان مالیات و پزشکان
این روزها مثل هر سال صحبت مالیات پزشکان داغ است. قطع نظر از زیاد و کم مالیات، یک نکته همیشه در بحث مالیات مغفول است و برای پزشکان هم اگر چه بسیار مهم است اما خودآگاه در باره آن صحبتی نمیکنند. این نکته مهم چیزی نیست جز نحوه خرج کرد و بِه مصرف رساندن مالیات دریافتی. پزشکان قطع نظر از میزان درآمد و کم و زیاد آن جزو اقشار روزمزد محسوب میگردند. این سرمایه پزشکان نیست که درآمد تولید میکند بلکه تمام درآمد آنها دستمزد است. سهام بیمارستان خصوصی درآمد ندارد و هیچ کس هیچ زمانی هزینههای جاری پزشکان و سرمایه آنها در کار سلامت را مستقل از دستمزدشان محاسبه نکرده است. درآمد آنها برخلاف بسیاری مشاغل دیگر وابسته بِه حضور شخص ایشان است. بد یا خوب مردم به موسسات پزشکی مراجعه نمیکنند بلکه بِه شخص پزشک مراجعه میکنند .وقتی که بِه هر دلیل کار نکنند درآمد نخواهند داشت. در چنین شرایطی است که پزشکان میخواهند بدانند و حق دارند بدانند که بخش مهمی از این جان کالا شده که بالاجبار اخذ میشود بِه چه مصرفی و توسط چه کسانی استفاده خواهد شد؟ بسیاری از پزشکان روزمزد درآمد سرشاری دارند اما اکثریت مطلق ایشان نسخه نویسان و طبیبانی هستند که با تعرفهای چند دهم متوسط بینالمللی، اگر امکانش را داشته باشند (که اکثرا ندارند) با ساعات طولانی و عذاب آور امورات میگذرانند، بِه عبارت دیگر خود را نه تنها در معرض خستگی و زوال کیفیت حیات که مهمتر از آن در معرض خطا و عذاب وجدان قرار میدهند.
بیشتر بخوانید:
دانستنیهای مالیاتی جامعه پزشکی ۱۴۰۲
در بخش دانشگاهی، آموزش پزشکی و تحقیقات توسط پزشکان بدون دریافت مزد صورت میگیرد و تنها دریافتی ایشان بابت کار درمان است که برای نسخه نویسان و حتی جراحان اخیرا بِه شکلٍ مبالغی باور نکردنی در فضایی سورریالیستی در آمده است. مثلا ویزیت متخصص بیست هزار تومان! که از قیمت یک بسته آدامس هم کمتر است.. بِا این همه شمشیر داروغه برای مالیات (که در اینجا پلکان نام دارد) از پیش آماده جداکردن میباشد. کار در چنین محیطی خود مالیات است. اعطای این جان کالا شده، خود مالیاتی است در راه سلامت. مالیات جان در کار سلامت بِه انحا مختلف بارها بیشتر است از آن مالیاتی که اداره دارایی درخواست میکند. با این تفاوت که اولی را طبیب بِه کاری معلوم و واقعا مفید میاندازد اما نحوه خرج دومی را نمیتوان معلوم و واقعا مفید بِه شمار آورد. پزشکان بِه عنوان انسانهایی دانش بنیان با پوست و گوشت خود شاهدند که بدیهیترین قوانین اقتصاد در سیستم سلامت رعایت نمیشود. شاهدند که جامعه پزشکی، گروههای آموزشی و انجمنهای علمی کوچکترین نقشی در توزیع منابع اقتصادی در سیستم سلامت کشور ندارند. شاهدند که حداقل منابع بِه سیستم سلامت حتی بِه بخشهای دولتی که اقشار محروم مراجعه میکنند اختصاص نمییابد. میتوانند نتیجه بگیرند و حتی شاهدند که در سایر بخشها و بخصوص بخشهایی که مسئول برنامهریزی اقتصادی هستند چه از هم گسیختگی و ندانم کاریهای عظیمی وجود دارد و چگونه اقتصاد که شیرازه توزیع منابع میان محرومان است دچار چه نابسامانی و بلاتکلیفیهاییست؟
چند سکهای که مرد روستایی با کار گل در طول سال فراهم آورده تحویل ساده لوحترین فرد دهکده داده میشود تا بِه شهر رفته هر چه میخواهد بخرد یا نخرد و هیچ توضیحی هم به کسی ندهد. موضوع تنها این نیست که منابع مال ای که در اختیار قرار میگیرد بِه چه مصرفی خواهد رسید! بلکه مهمتر آن است که چگونه و توسط چه کسانی؟ اگر در سیستمهای اقتصادی هم مثل سیستم سلامت آنان که اطلاعات و تجربه دارند تصمیمگیر نیستند که نیستند چگونه انتظار دارند دستمزدی که ذره ذره و با کار روزمره و گاه بِه بهای پشیز، جمع شده بِه دست کار گزارانی سپرده شود که شاهدیم چگونه منابع مالی را حیف و میل میکنند و چگونه بی محابا گاه رانت در اختیار میگذارند و نه تنها این بلکه بزرگترین ذخایر مالی کشور یعنی نفت را هم بِه غیر اقتصادیترین روشها آن هم توسط کسانی که آشکارا منکر دانش یگانه اقتصاد هستند مورد استفاده قرار میدهند؟